خستگی!

خستگی زیاد ، استراحت زیاد می خواد
خستگی روحی هم مثل خستگی جسمیه، نیازمند استراحت است
ماهیچه های روحی هم مثل ماهیچه های جسمیه و نیاز به تقویت دارد
همانطور که برای وزنه های فیزیکی نیاز به تمرین است
برای تحمل وزنه های روحی هم نیاز به آمادگی است، هر دو نیاز به برنامه و زمان دارد...

آخرت داری!

شکی درش نیست، که ما برای آخرت اومدیم
ولی دنیاداری دنیاداران، حواسمون رو پرت می کنه
یکی از دلایلش، احاطه شدن در جمع دنیاداران است
اگر متوجه باشیم، می بینیم که خیلی اوقات
در رقابت با دنیاداران هستیم و برای خارج شدن از این وضعیت باید زیرکانه عمل کنیم
ما برای دنیاداری تصمیمات کوتاه مدت و بلند مدت گرفته ایم
ولی برای آخرت و ابد...

ترافیک!

برخی عناوین تو زندگی، خیلی بار منفی دارن...

ولی بازم بسته به دید شما خیلی میتونه متفاوت باشه، یکی همین عنوان ترافیک!
ترافیک مسیر گیلان خیلی لذت بخشه خصوصا از لوشان به بعد
ترافیک سالن غذاخوری شرکت، محل خوش و بش و بحث های دوستانه است
ترافیک کارت زنی و بازرسی خروج از شرکت محل خنده است
ترافیک صف شهربازی خیلی هیجان داره

رفیق! عینک ات رو تغییر بده

همینه که هست!

آدما همینن که هستند
محدودیت ها همیشه هستند
بیماری ها و ناتوانی ها هستند
دغدغه های مالی تشریف دارند
هوا گرم میشه، سرد هم میشه
تو شهرای بزرگ، ترافیک خیلی پیش میاد

اصلا دنیا همینه که هست
"تو باید خودتو عوض کنی"

اضطراب!

ریشه اضطراب 👈 ناکامی است 👈(نکنه) از دست بدم یا اینکه بدستش نیارم
ریشه ناکامی 👈 وابستگی است 👈 از وابستگی ها کم کنیم

چطور وابستگی ها رو کم کنیم 👈 با تقویت ایمان

ایمان بر چهار پایه است: صبر، یقین، عدل، جهاد و هر کدام اینها بر چهار پایه استوار است

شرح ایمان در شرح حکمت 31 نهج البلاغه

شاکله!

قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلَىٰ شَاکِلَتِهِ - آیه 84 سوره 17

بگو: هر کس بر حسب ساختار [روانى و بدنى‌] خود عمل مى‌کند

باید بدانیم: تغییر در شاکله امکان پذیر است

سازندگان شاکله: تربیت ، تغذیه ، محیط

ابد!

ما

ابد

در پیش داریم...

 

"تکرار زیاد این جمله توسط یکی از اندیشمندان"

عبادت من!

خداوند خطاب به شیطان فرمود: «من نیازی به عبادت تو ندارم، من می‌خواهم آن گونه که خود دوست دارم مورد عبادت قرار بگیرم نه آن گونه که "تو" می‌خواهی»
بحار الأنوار، ج۱۱، ص۱۴۱

این هم شده حکایت عبادت خیلی از ما آدما ...

من کی باشم؟!

من کی باشم که بخوام دیگران رو قضاوت کنم...
من کی باشم که بخوام واسه دیگران تصمیم بگیرم...
من کی باشم که بخوام اصلا اظهار نظر کنم...
اینا خیلی خوبه واسه زمانی که دارم می تازم

کار من نیست!

یه موقع شخصی میگه: ببین چه خونه ای خریدم، ببین چه زندگی مجللی ساختم...
آره می بینم، ولی خدا کجای اندیشه شماست؟
در نقطه مقابل هم شخصی میگه: من با این درآمد ناچیزم نمیتونم خونه بخرم و نمیتونم زندگی خوبی بسازم...
باز هم سوال بنده اینه که، خدا کجای باور شماست؟

زندگی کن!

دیالوگ آخر «فیلم روح» Soul

«می‌خوام همه لحظه هامو زندگی کنم»

 

خدای مهربانم! می‌خوام همه لحظه هامو "با یاد تو" زندگی کنم

می‌خوام از همه لحظه هام لذت ببرم

زندگی کردن یعنی همین...

برد و باخت!

واقع مطلب اینه که، در دنیا نباید خیلی به برد و باخت، مخصوصا در سطح کلان فکر کنیم
مهم اینه که بازی خوبی از خودمون نشون بدیم و وظیفه فردی و اجتماعی خودمون رو با کیفیت خوبی انجام بدیم
نتیجه و امتیاز بازی را خدا می دهد و خدا می داند
جداولی را که ما برای دارایی های مختلف دنیا طرح کرده ایم، ساخته ذهن ماست و هنوز نقش آفرینی در دنیا به اتمام نرسیده و نتیجه نهایی هم حاصل نشده است.
لذا، امتیاز چون متوقف بر حالات درونی و برونی و بازخورد عمل ماست، خیلی بر ما مشخص نیست...

شرایط مناسب!

می خوام رژیم غذایی بگیرم ولی کشوی محل کارم پر از شیرینی و شکلاته
می خوام پیاده روی کنم ولی یه کفش خوب برای پیاده روی ندارم
می خوام روان خوبی داشته باشم ولی با کلی آدم رومخی رفیقم
می خوام اهل معنویات باشم ولی با کلی آدم خلاف کار و بد دهن رفیقم
می خوام خوشحال باشم ولی هر روز کلی اخبار حوادث می خونم
می خوام آروم باشم ولی با همه، سر کوچکترین چیزا بحث می کنم
می خوام تنها نباشم ولی هیچ کسی رو تحمل نمی کنم
می خوام پول دار بشم ولی خیلی نمیخوام تلاش کنم
بنظرتون امکان پذیره؟!

تکرار!

کلام قدیمی مشهور:
«الدَّرسُ حَرفٌ وَ التَّکرارُ اَلفٌ»

تذکراتی که برایتان سودمند به نظر می رسد را تکرار کنید و در موردشان فکر کنید
مثلا یک هفته با یک تذکر همراه باشید، منظورم فقط تذکراتی که در این وبلاگ می خوانید نیست
تجربه نشان داده، اگر از تذکرات به دور باشید (غفلت)، پس از گذشت مدت زمانی کوتاه، در جایی خواهید بود که گمانش را نمی کردید...

جریان فکری!

بیشتر از اینکه از یک رفتار بترسید، از یک تفکر و جریان فکری بترسید
اگر شخصی خطایی می کند یا حتی کار مثبتی انجام می دهد، ببینید این عمل ریشه در باور او دارد یا نه، اگر اینطور بود باید نگران یا شاد باشید...

ارتباط مستمر!

به نظرتون چقدر به یاد خدا باشیم کافیه؟!

معمولا واسه چیزایی زیاد وقت میذاریم و باید وقت بذاریم، که ارزش بالایی دارند و اولویت یک زندگی ما هستند...
حالا بگید واسه یاد خدا چقدر وقت بذاریم؟!

میگن دین به ما گفته: دنبال فلان چیز و فلان کار و فلان حال "نرو"
باعث دوری از یاد خدا میشه!
انصافا این حرف چه اشکالی داره؟ چی میشه فریز بشیم در یاد خدا؟!
باگ و اشکال ارتباط مستمر با خدا چیه؟

شیطان چه ادله ای برای ما اقامه می کند؟
ارتباط زیاد خسته کننده است؟! بیشتر مورد امتحان قرار می گیریم؟!
دوری و دوستی بهتره؟! اینجوری اشتیاق ما بیشتره؟!
این نوع ارتباط واسه از ما بهترونه؟!

و سخن آخر :
برای ارتباط بیشتر با خدا برنامه ای هم داریم؟!
چطور می تونیم دوزش رو بالا ببریم؟

ارتقاء سیستم عامل!

یادش بخیر موقع امتحان دینی...
 چیزایی که من می نوشتم، میشد باهاش یه دین جدید ساخت!
بچه ها می گفتن امتحان دینیه، نیاز به مطالعه نداره!

چرا عزیزم اگه جایی نیاز به مطالعه باشه، امتحان دینیه
حالا اگه تکنولوژی ماشین و موبایل و ابزار پخت و پز و رفت و روب یه مقدار پایین تر بود به جایی بر نمی خورد!
درسته سرعت این امور بیشتر شده ولی وقت اضافه من کجا صرف میشه؟!

باید بدونم : من دارم با باورهام زندگی می کنم و کیفیتش خیلی مهمه و باید به دنبال ارتقاء اون باشم

من از اهالی قصرم!

زیباترین شرح حال معاصر : «جز قصور و تقصیر چیزی ندارم»

خیلی خوبه وقتی اینطور در مورد خودت حرف بزنی، خصوصا وقتی که شهره شهر باشی...

The most beautiful biography:
I have nothing but negligence and guilt

 

أجمل سیرة ذاتیة: لیس لدی سوى الإهمال و الذنب

کشتن خویشتن!

از این خویشتن کشتن اکنون چه سود؟! (شاهنامه)
چقدر این مصرع زیبا و کاربردی است
وقتی سرمایه های زندگی رو از دست دادی، این مصرع رو تکرار کن!
یا وقتی فکر می کنی بازنده ای، یا وقتی آمپر عزت نفست میاد پایین، یا وقتی داری خودت رو سرزنش می کنی، یا وقتی داری به شدت احساس گناه می کنی و جوابی برای سوالاتت نداری...
با خودت بگو: از این خویشتن کشتن اکنون چه سود؟!
بلند شو لباسات رو بتکون و ادامه بده...

استراحت کن!

حتما تابحال افرادی رو دیدین که خیلی مسائل رو سخت میگیرن و شما منطق اونها رو درک نمی کنید و میگید چرا برخوردش اینجوری بود، مگه من چی گفتم و چیکار کردم؟!
خستگی ذهنی، باعث میشه مشکلات و مسائل ما خیلى پیچیده تر و بدتر از چیزى که هستند، به نظر برسه و واکنش های بدی رو به همراه داره...

بهتره یه مقدار به خودتون استراحت بدید و دوباره شروع کنید و زندگی رو خیلی سخت نگیرید و از همه مهم تر"ایراد کار رو پیدا کنید" یعنی اینکه چطور میشه ذهن من اینقدر زود خسته میشه!

شاید این مطالب خیلی ساده به نظر بیاد ولی آگاهی یافتن و آگاهی دادن، از فنون مهم روان درمانی است